فیروزه در مهره سازی
و در برگردان متنی پهلوی میخوانیم: «مهره? افق فام که آشکار باشد و پیش دیوان و نابکاران گرفته شود، نمیتوانند هیچ سیرتکامل گزند و زخم بر دارای? وی رسانند، از آنها اورا بیمی وجود ندارد». «بازنگری جستجوهای شهر سوخته نشان داده میباشد که یکیاز شغل ها مردم شهر سوخته، مهره سازی و جواهرسازی بوده میباشد و یکیاز وظایف مهره سازان، فراهم سازی و ساختن گونه های مهرهها برای به کارگیری در تشییعجنازه بوده میباشد».
مهرههای خاکسپاری شهر سوخته از محصولهای متفاوت و به ویژه سنگهایی بهادار مانند لاجورد، عقیق، فیروزه و احتمالاً یشم تشکیلشدهاند. مدارک جانور نیز به صورت کلی نشان میدهد کهاین مهرهها دارنده نقش دکوری نبودهاند بلکه نقش و کاربرد خاصی داشتهاند و احتمالاً برای دفع شیاطین به عمل میرفتهاند و یا این که کاربرد دیگری در مراسم تشیع داشتهاند.
«مهرههای درست شده از سنگهای ارزشمند به مصرف ایجاد گردن بند، بازوبند، دست بند یا این که پابند میرسیدهاند و یا این که به شکلی مهرههای مجرد و ایزوله در کنار گردن یا این که لگن خاصره و یا این که پاهای مدفونین فعالیت گذارده گردیدهاند. این مهرهها درون گورهای زنان و مردان و خردسالان پیدا گردیدهاند». «در شهر سوخته، فعالیت رخنه کردن مهرههای فیروزه با به عبارتی نحوه و نوک متههای آیتم به کار گیری برای عمل روی سنگ لاجورد انجام میگرفته میباشد، البته روی هیچ یک از نوک متههای پیدا گردیده در شهر سوخته، اثر پودر فیروزه نشانه بر به کارگیری از این متهها برای ترک کردن مهرههای فیروزه بکر، البته از آنجا که در روستاهای آسیای مرکزی، همزمان با شهر سوخته از به عبارتی ابزار و شیوه برای ترک کردن فیروزه به کار گیری میگردیده، میتوانیم این نحوه عمل را درخصوص شهر سوخته نیز درستگو بدانیم.
اما یکی تفاوتهای اساسی فیروزه با سنگ لاجورد آن میباشد که در شرایطی که فیروزه به برهه زمانی دوره بسیار طولانی در معرض اکسیژن و هوا قرار گیرد، رنگ خویش را از دست داده و پودر میگردد. تفاوت دیگر در اندازههای این سنگها در طول استخراج آن ها میباشد، زیرا سنگ فیروزه در طول استخراج به اندازههای کوچک و حداکثر به بزرگی تخم پرنده ها به دست میآمده و یا این که دستکم قطعات پیدا گردیده در جستجوهای به دست آمده از این اندازه بزرگتر نبودهاند، نیازی به برشی نخستین و قطعه قطعه شدن نداشته میباشد».
درخصوص خرید انگشتر فیروزه نیز به لحاظ میرسد که صرفا گزینه مصرفی آن در مهره سازی بوده میباشد. از تست شی ها یک صد گور از شهر سوخته (در صورتی بخواهیم سوای دقت به بقیه سنگها، فقط نسبت در بین فیروزه و لاجورد را در لحاظ بگیریم) پرنور شدهاست که هفتاد درصد مهرهها از متاع فیروزه و سی درصد از کالا سنگ لاجورد بودهاند. این آمار از این جهت دیدنی میباشد که سنگ لاجورد نزدیک به هفتاد و پنج درصد از بخش ها مسکونی و صنعتی یعنی نسبتاًً در تمامی جای شهر پیدا میشود، در حالتیکه که سنگ فیروزه در گورها یافت میگردد و در بخشها مسکونی و صنعتی نسبتاً نا پیداست. این آمار به احتمال توانمند نشان میدهد که فیروزه در شهر سوخته، نسبت به سنگ لاجورد، مهمخیس و گران بهاتر بوده و به همین استدلال ساخت آن نیز محدودتر بوده و صرفا در مراسم بسیار مهم از آن مصرف شده میباشد. در شهر سوخته ساختار قبر خیر سیرتکامل متعدد میباشد که به روشنی نشان دهنده? وجود نوعی اختلاف طبقاتی و احتمالاً مذهبی در آن جامعه بوده میباشد.
بازنگری ظریف این قبرها نشان میدهد که آنها وابسته به اشخاص خاصی از جامعه بودهاند،بدین ترتیب در اینجا میاقتدار به شبح معدود رنگ دخالت کارداران ایدئولوژیکی در زمینهی حضور این سنگ در شهر سوخته برگشت. از فرهنگ وتمدن جیرفت نیز وسایلی به دست آمده که اضافه دربرگیرنده ظروف سفالی و سنگی، قطعات سنگ صابون خانگی و گاه وسایل مفرغی میباشد. مهم ترین صنعت حوزه، کندهکاری روی سنگ صابونی میباشد که دارنده نازکی خاصی بوده و موردها زیبایی شناختی را دربرمیگیرد.
یکی نکاتی که قطعات سنگ صابونی این ناحیه را از دیگر بخش ها و فرهنگ و تمدنهای دیگر جداگانه می نماید، دیده براق و مرصع کاری (سنگ آدرس) روی قطعات میباشد. «در پیکرههای جیرفت همانند پیکرههای سومری، بالا تنه تمامی مردان لخت میباشد و دامن به امداد شال بزرگی به کمر سفت شدهاست، با این تفاوت که در اینجا، آن ها گردنبندی با آویز بزرگی از فیروزه به گونه های هندسی گرد یا این که بیضی به گردن داراهستند».
«آدم (عادی) فرهنگ و تمدن جیرفت، هیچگونه زیورآلاتی به یار ندارد و گاه بر روی پاشنههای پا نشسته میباشد اما در کنار این آدم عادی، آدم دیگری چشم میگردد که مچ بند به دست داراست و گردنبندی همدم آدرس از فیروزه به گردن بسته میباشد و به پیشانی خویش، نواری مزین به جواهرات متفاوت بسته که به لحاظ می رسد با حمایت چنین زیورآلاتی، مارها را به دستور خویش در آورده و ببرها را سرنگون میسازد». «در اسطورههای جیرفت، حیوان ها اهلی زیرا گاو، همواره در کنار بشر بودهاند چون این حیوانها برای بشر موثر بودهاند. خطری که بشرها را تهدید میکرد از جانب عقربها و مارها بود، پلنگها نیز بی خطر نبودند، اما اینان در قبال انسانی که با خویش نوعی طلسم نگهدارنده حمل میکرد، ناکامی میخوردند و رام میشدند».
«در عصر هخامنشی، جواهر کاری و زرگری بیانکننده حشمت و حیثیت آن دربار شکوهمند قرار میگرفت. مهارت فنی، تعادل فی مابین جذابیت و قریحه هنری، تابش رنگها و غیره، فارغ از آن که سنتهای هنری گوناگون، محو و مستور گردد، عواملی بودهاند که جواهرسازی هخامنشی را اضافه شوق و اشتیاق انگیز و جالب جلوهگر سازند»
«در دو طرف گوشواره با سنگهای رنگارنگ فیروزه، لاجورد و عقیق جگری،جواهر آدرس شدهاست. نقش این گوشواره نیز بیان کنده مضمونهای مختلفی میباشد: احتمالاً احترام به فرمان روا را در شش مقام وسیع امپراتوری نشان می دهد و یا این که مرزو بوم جمهوری اسلامی ایران به وسیله شش حوزه دنیا اشراف گردیده و یا این که خدای برتر اهورامزدا، بوسیله شش جاودان مقدس اشراف شدهاست». مثالهای دیگری از کاربرد فیروزه در دستبند و گردن آویز میباشند.
«جواهرات و زیورهای دورة اشکانی، به مقیاس کوچکتری ساخته میشد. طولانی تر تزئینی، فردی و درحد اعلا طولانی تر شایستة آرایه بخشی به خانواده اشرافی تا به سلسله پادشاهی بودند».